فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۱
فیک کوک دختر کوچولوی من پارت²¹
برگشتم که بتونم ببینمش
ات : سلام خوشبختم من ات هستم دختر خونده کوک
جیمین : اااا سلام منم خوشبختم چه خوشگلی =)
ات : ممنون شما هم خوشگلی
کوک : خیلی خب بفرمایید داخل
................
من و رزی داخل اتاق بودیم کوک هم داشت توی پذیرایی داشت با جیمین حرف میزدن و می خندیدن
رزی : ات ببینم تو کی میخوای از سینگلی در بیای ( خنده )
ات : کوفت مگه سینگلی چشه
رزی : اوکی بابا ... من گشنمه
ات : آره منم الان میرم به کوک میگم یچی بیاره بخوریم
رفتم پایین دویدم پیش کوک داشت با جیمین حرف میزد یواشکی رفتم در گوشش گفتم
ات : من و رزی خیلی گشنمونه
بم پوکر نگاه کرد
کوک : باشه الان غذا میارم براتون
خندیدم و لپ کوک رو بوسیدم
برای رزی عادی بود چون اون میدونست منو کوک صمیمی هستیم ولی جیمین خیلی با تعجب نگام کرد
جیمین : ات خانم یه سئوال
ات : بله
جیمین : اختلاف سنیتون برای دختر و پدر بودم یکم کم نیست ؟
ات : خب آره منو کوک دوستای صمیمی هستیم و اون فقط روی کاغذ پدرمه
جیمین : آها امیدوارم پایدار باشید ( چیز دیگه ای به ذهنم نرسید چه انتظاری دارید😐)
ات : عااااا ممنون
رفتم پیش کوک توی آشپز خونه کمکش کنم
ات : کوکییییییی ( خنده ) من و رزی میخواییم بریم مغازه ...
ببخشید بابت تاخیر
برگشتم که بتونم ببینمش
ات : سلام خوشبختم من ات هستم دختر خونده کوک
جیمین : اااا سلام منم خوشبختم چه خوشگلی =)
ات : ممنون شما هم خوشگلی
کوک : خیلی خب بفرمایید داخل
................
من و رزی داخل اتاق بودیم کوک هم داشت توی پذیرایی داشت با جیمین حرف میزدن و می خندیدن
رزی : ات ببینم تو کی میخوای از سینگلی در بیای ( خنده )
ات : کوفت مگه سینگلی چشه
رزی : اوکی بابا ... من گشنمه
ات : آره منم الان میرم به کوک میگم یچی بیاره بخوریم
رفتم پایین دویدم پیش کوک داشت با جیمین حرف میزد یواشکی رفتم در گوشش گفتم
ات : من و رزی خیلی گشنمونه
بم پوکر نگاه کرد
کوک : باشه الان غذا میارم براتون
خندیدم و لپ کوک رو بوسیدم
برای رزی عادی بود چون اون میدونست منو کوک صمیمی هستیم ولی جیمین خیلی با تعجب نگام کرد
جیمین : ات خانم یه سئوال
ات : بله
جیمین : اختلاف سنیتون برای دختر و پدر بودم یکم کم نیست ؟
ات : خب آره منو کوک دوستای صمیمی هستیم و اون فقط روی کاغذ پدرمه
جیمین : آها امیدوارم پایدار باشید ( چیز دیگه ای به ذهنم نرسید چه انتظاری دارید😐)
ات : عااااا ممنون
رفتم پیش کوک توی آشپز خونه کمکش کنم
ات : کوکییییییی ( خنده ) من و رزی میخواییم بریم مغازه ...
ببخشید بابت تاخیر
- ۳۸.۸k
- ۰۷ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط